مناجات با حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
چه اشکها که چـکـیده به پای آمدنت بـیـا کـه جـان مـن آقـا فــدای آمــدنـت ببخش که با عملم «تَحبس الدعا» شدهام نـمـیرسـد بـه اجـابـت دعـای آمـدنـت پس از هزار و صد وچند سال غیبت باز به سـر نـیامـده این مـاجـرای آمـدنت؟ به سینه شوق تو دارم غـریبِ بییاور بـگـو چه کـار کـنـم من بـرای آمـدنت چه سرنوشت سیاهی که میکشم عمریست غـمِ نـبـود تـو را مـن به جـای آمـدنت گذشت عـمـرم و شد پـیـر نوکـرت آقا در انـتـظـار فـرج جـمـعـههای آمـدنت به انتـهـای بـلا مـیرسد تـمـام جـهـان زمــان اگـر بــرســد ابـتــدای آمـدنـت بـیـا که از تـب دنـیـا و مـاجـراهـایـش رسـیـده است به گـوشـم صدای آمدنت |